این وضعیت را نمیتوان صرفاً به ضعف مدیریت زمان یا کمبود انرژی نسبت داد؛ بلکه امیرالمؤمنین علیهالسلام ریشهی این ناکارآمدی را «خطای تدبیر» معرفی کرده و در حکمت ۴۰۳ میفرمایند: «مَنْ أَوْمَأَ إِلَی مُتَفَاوِتٍ، خَذَلَتْهُ الْحِیَلُ»؛ کسی که به کارهای مختلف بپردازد، نقشهها و تدبیرهایش به جایی نمیرسد.
نکتهی ظریف حکمت در واژهی «متفاوت» است. امام نفرمودهاند: «تعدد کار» مشکلآفرین است؛ بلکه هشدار میدهند: «تعدد جهت»، عقل ساماندهندهی انسان را از کار میاندازد. در چنین وضعی، حتی یک فرد پرانرژی، باهوش و پرتلاش نیز از «حِیَل» ـ یعنی تدبیرهای کارآمد ـ محروم میماند.
برای درکِ بهتر، پستچیای را تصور کنید که باید در یک روز چند بسته را تحویل بدهد. اگر بستهها را بدون منطقهبندی، تصادفی و از شرق به غرب شهر جابهجا کند، احتمالاً تا شب هم کارش تمام نمیشود؛ نه بهخاطر کمکاری، بلکه بهدلیل پراکندهسازی مسیر. اما همان تعداد بسته، با یک تدبیر سادهی مسیر، زودتر و با انرژی کمتر به مقصد میرسند.
«پرکاری» آری؛ «پراکندهکاری» هرگز!
بنا بر این مسألهی ما کمکاری نیست؛ مسأله آن است که پُر کاری را با پراکندهکاری اشتباه گرفتهایم. نهجالبلاغه به ما یاد میدهد که تعددِ مسئولیت، زمانی خطرناک میشود که به تعددِ هدف و جهت تبدیل شود. در این نقطه، انسان فقط فرسوده نمیشود، بلکه قدرت تصمیمگیری و کیفیت انتخابهایش نیز فرو میریزد.
همین معنا را امام صادق علیهالسلام نیز، به یکی از یاران خاص خود به نام فضیل بن یسار یادآور شدهاند: کسی که یک هدف داشته باشد خداوند او را برای رسیدن به هدفش کمک میکند، اما آنکس که دلمشغولیاش در زمینههای مختلف است، در هر کدام از این زمینهها که هلاک شود، خداوند او را کمک نخواهد کرد: «إِنَّهُ مَنْ کَانَ هَمُّهُ هَمّاً وَاحِداً کَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ وَ مَنْ کَانَ هَمُّهُ فِی کُلِّ وَاد لَمْ یبَالِ اللَّهُ بِأَی وَاد هَلَکَ» (کلینی، الکافی (ط- الإسلامیة)، ج۲، ص۲۴۶).
تمرین کاربردی هفته
بیایید فهرستی از مشغلهها و مسئولیتهای مختلف خود تهیه کرده و از خود بپرسیم:
ــ کدام کار را اگر حذف کنم، تمرکز، کیفیت و اثربخشی کارهایم بیشتر میشود؟




نظر شما